ترکیدن حباب توهم حاکمیت با استمرار جنبش ژینا

 
 پس از جنبش سراسری مردم ایران و بویژه خیزش شهروندان کُرد در ماه های گذشته در اقصی نقاط کردستان و همچنین تجمع در سایر شهرها و مراکز استانها، حبابی از توهم حاکمیت را فرا گرفته که گویا این اعتراضات به پایان رسیده تا که به خیال خودشان همچون گذشته در صدد حکمرانی باشند، اما ادامه ی اعتراضات همگانی که در اشکال گوناگون از جمله دیوارنویسی، سردادن شعار و... صورت گرفته و این موارد موجب ترکیدن این حباب توهم شده و آب پاکی را بر دستان حکومت ریخته و در حال حاضر هم تلاش های مذبوحانه حکام ایرانی نه راه به جایی برده و نه به نتیجه ای رسیده.
یکی از راهکارهایی که اخیرا رژیم جمهوری اسلامی و بویژه نهادهای امنیتی که در دستور کار خود قرار داده اند، برگزاری سمیناری توسط ورازت اطلاعات موسوم  به "زن، عفت و امنیت" به  جای شعار "زن، زندگی، آزادی" در تهران بوده که با پروپاگاندا و استفاده از امکانات موجود خواستار اجرای سریع آن در سطح جامعه می باشند.
حاکمیت ایران و نهادهای امنیتی و اجرایی وابسته به آن، از ماه های قبل و از همان ابتدای جنبش ژینا، در برابر شعار رادیکال "زن، زندگی، آزادی" به موضع گیری و مقابله پرداخته و برگزاری این سمینار و امثال آن هم که از برنامه نهادهای امنیتی از جمله وزات اطلاعات است، می تواند در راستای مخدوش کردن و زدودن شعارهای مردم باشد و در نهایت با هدف به بیراهه بردن جنبش ژینا و اعتراضات سراسری این قبیل سناریوها طراحی می شود. ولی خوشبختانه این دست از اقدامات تا کنون بی ثمر بوده است.
در حالی که نهادهای امنیتی در اشکال گوناگون در حال سناریو سازی برای سرکوب جنبش ژینا و اعتراضات مردمی هستند که، پاسخگویی به فراخوان اخیر در ت ٢٧ ام بهمن ماه جاری مبنی بر حضور دوباره مردم در خیابان ها و تجمعات اعتراضی گسترده ای که در برخی از شهرهای کردستان از جمله در سنندج و قروه و دیگر نقاط ایران همچون تهران، شیراز، مشهد، قزوین، کرج، یزد و بندرعباس، اصفهان و... شکل گرفت، همه ی معادلات و ماتریالهای حاکمیت ایران را برهم زد.
با این وجود، جرقه ی اعتراض همگانی ماه های گذشته به قتل حکومتی ژینا در کردستان (شهرستان سقز) زده شد و پس از مدت کوتاهی در مابقی شهرهای کردنشین و سراسر ایران گسترش پیدا کرد و سپس خارج از مرزها را نیز درنوردید و به جرات می توان گفت که، اعترضات و آکسیون های داخلی و خارجی تا حدود زیادی متاثر از این جنبش در کردستان بوده است.
حال با توجه به اتفاقات سریع میدانی و عدم پیش بینی تحولات از سوی حکام ایرانی، رژیم جمهوری اسلامی هیچگاه تصور نمی کرد که زمامداری خود را تا این اندازه در معرض خطر و سقوط ببیند. ریختن ترس شهروندان و بویژه جوانان و نسل کنونی و به میدان آمدن هزاران نفر اعم از پیر، جوان و کودک و زن این واقعیت اجتناب ناپذیر را برای دست اندرکاران حکومت ایران روشن ساخت که ترس مردم به خشم مبدل شده و تابو و دیوار این ترس دیگر شکسته شده است.
در این مجال نباید فراموش کرد که، اعتراضات همگانی ماههای گذشته، وضعیت کنونی ایران و کردستان را وارد مرحله جدید کرده و خیال بازگشت به گذشته را نیز ندارد. تحولات اجتماعی به حکم اینکه شاید غیر قابل پیش بینی باشند، نمی توان زمان مشخصی را برای به ثمر رساندن آن معلوم نمود و این یک مورد می تواند تحولات بعدی را در جغرافیای سیاسی ایران رقم بزند.
قطعا یکی از دستاوردهای این جنبش، رسیدن به اهدافی مبتنی بر دمکراسی و همچنین انسجام داخلی و حتی خارجی در این برهه ی حساس زمانی است. حاکمیت ایران؛ ملت کُرد و کردستان را در طول بیش از ٤٣ سال از عمر نامشروع خود همواره وارونه نشان داده. اما جنبش ژینا تمامی دسیسه چینی و برنامه های چندین ساله رژیم جمهوری اسلامی را نقش بر آب کرد و بلعکس، کردستان به پایگاهی مستحکم تر مبدل شده، که می تواند در آینده گذار از حاکمیت ایران نقش قابل توجه و بنیادینی را ایفا نماید.
در عین حال، نباید دو اصل مهم را نادیده گرفت، یکی اینکه حضور شهروندان کُرد و دیگر ملیت های ایرانی در میدان، همه ی تخیلات واهی و معادلات حاکمیت را در مورد کردستان نقش برآب کرد و از سوی دیگرنگاه ها و مرزبندی های بی اساسی که خود حکام ایرانی از همان ابتدا انگ و تهمت تجزیه طلبی را به شهروندان کورد نسبت داده بودند، دچار محاسبات اشتباه کرد. به عنوان نمونه می توان به شعار "کردستان کردستان چشم و چراغ ایران" اشاره نمود و قطعا این مُهم فرصت مناسبی برای اثبات حقانیت ملت کورد در برابر سناریوسازی و سیاه نمایی های عوامل حکومتی و راس این نظام خواهد بود. پس می توان گفت که، این جنبش در مقطع کنونی موجودیت و ماهیت کردستان را به طور واقعی نشان داده، نه آنکه دستگاه پروپاگاندای حاکمیت ایران و افراد وابسته جار می زند.
تجربه های گذشته یادآور این مسئله است که هر جنبشی در دنیا ویژگی های منحصر به فرد خود را دارد که در این جا به بهار عربی می توان اشاره نمود و در حال حاضر نیز جنبش ژینا (مهسا) نمونه ای عینی در ارض واقع از واقعیت جامعه ی کنونی ایران و بویژه کردستان است که بدون شک حضور مستمر شهروندان در خیابان و کوچه ها برای ساقط کردن رژیم تمامیتخواه ایران می تواند به الگو و مدلی برای سایر کشورها باشد.
در این مجال کوتاه می توان نتیجه گرفت که، در شرایط کنونی که ایران و کردستان کاملا ملیتاریزه و امنیتی هست و تصورات زمامداران حکومتی مبنی بر این که جنبش ژینا کمرنگ شده، و شاید فرصتی باشد برای تجدید قوا، اما در واقع این نوع تخیلات واهی خوراکی برای جامعه از طرف خود نظام است و قطع به یقین جرقه این جنبش که در کردستان زده شده، در آینده ای نه چندان دور قدرتمند تر از همیشه خود را نمایان می کند و نسخه ی رژیم توتالیتر و اقتدارگرای ایران را خواهد پیچید. چونکه کردستان در طول تاریخ اثبات کرده که، همچنان دارای جنبش و مبارزه میدانی پویا است و در واقع خط بطلانی را بر انکار واقعیت، سانسور، پروپاگاندار، تریبون های حکومتی و غیره کشیده و در مقابل استبداد تحمیلی و نهادینه شده در ایران و کردستان ایستاده و همچنان پابرجاست.
 
 

9465 ‌بار دیده شده‌‌‌‌