عبداللە مهتدی: "دولت ترامپ رژیم را از لحاظ اقتصادی تحتفشار قرار داده است اما در زمینەی حمایت مخالفان هیچچیز جدی ندیدهام"
برایان هوک: "مردم ایران برای آیندەی این کشور تصمیم خواهند گرفت و ما برنده و بازنده را در این مورد انتخاب نمیکنیم."
هفتەنامەی "نیوزویک-Newsweek" در گزارشی کە اخیراً منتشر نموده، بە شناساندن و سنجش توانایی اپوزیسیون ایرانی پرداختە است. ابتدا از نقش و جایگاه سازمان مجاهدین میگوید و سپس سلطنتطلبها را ارزیابی میکند. درنهایت از نیروی سومی نام میبرد کە اقلیتهای اتنیکی و مذهبی را نمایندگی میکنند. به پتانسیل و قابلیت بالای این گروهها اشارە دارد، از آنان بهعنوان جدیترین و بارزترین مخالفان رژیم ایران یاد میکند و در این زمینه با آقای "عبدالله مهتدی"، دبیر کل حزب کومەلە کردستان ایران بە گفتگو نشستە است.
نگاهی بە ترجمەی بخشهایی از این نوشتار قابلتأمل:
"مقامات دولت امریکا میگویند: رهبران ایران، یا در مورد تغییرات رفتاری که ترامپ خواهان آن است مذاکره میکنند یا با فروپاشی اقتصادی مواجه میشوند. بنا بر یک ارزیابی اطلاعاتی در سوئیس گفته میشود رهبران ایران منتظر انتخابات نوامبر ایالاتمتحده در سال ٢٠٢٠ هستند و امیدوارند با شکست ترامپ و جمهوریخواهان، دموکراتها بە برجام بازگردند. بااینوجود، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که تنشهای فعلی، میتواند به درگیری مسلحانه و فروپاشی رژیم تهران منجر شود. بنا بر نظر کارشناسان مسائل ایران، چه در صورت تغییر رژیم و چه غیر از آن، اپوزیسیون ایرانی پراکنده هستند و اختلاف و فاصلەهای زیادی باهم دارند کە این مسئلە شانس دستیابی آنان بە قدرت را کم میکند"
"رودی جولیانی"، شهردار سابق نیویورک و وکیل ترامپ، در مورد مجاهدین میگوید: این سازمان دارای مسئولیتپذیری و شانس بسیار در فردای ایران است و دولت ترامپ آنها را جایگزینی قابلقبول برای رژیم فعلی میداند. همچنین بە "جان بولتون" اشارە میکند کە برای شرکت در گردهمایی و سخنرانیها تاکنون ١٨٠ هزار دلار (از مجاهدین) دریافت کرده است و فهرستی از دەها مقام دیگر امریکایی ارائە می دهد کە در قبال دریافت وجە، از این سازمان حمایت کردەاند و در ادامه بە پیوندهای وسیع دیپلماتیک و مزیت اطلاعاتی این سازمان پرداختە است. در بخش دیگری از گزارش آمدە است:
"مجاهدین خلق، یکی از قدیمیترین، شناختەشدەترین و سازمانیافتەترین گروههای مخالف ایران است. بااینحال بسیاری از مقامات سابق آمریکایی، عمق نفوذ این سازمان را زیر سؤال میبرند. روایتها در مورد این سازمان ضدونقیض است. در دهە ٧٠، مجاهدین سه سرهنگ ارتش آمریكا را ترور كرد، سه پیمانکار دیگر آمریكایی را به قتل رساند و تأسیسات شرکتهای آمریكایی را مورد حملە قرار داد. آنها از گروگانگیری سفارت امریکا حمایت کردند و از سوی واشنگتن در فهرست سازمانهای تروریستی خارجی امریکا قرار گرفتند. سازمان مجاهدین در جنگ ایران-عراق از صدام حمایت کرد و این اقدام آنان، نزد بسیاری از ایرانیان بەمثابەی خیانت تلقی شد. بنا بر گزارش دیدبان حقوق بشر، اعضای این سازمان وادار بە طلاق اجباری شدە و بە ناچار فرزندان خود را بە خارج فرستادەاند تا از مسیر مبارزە منحرف نشوند. بااینحال پس از جنگ امریکا و عراق، آنها خلع سلاح و تحت حمایت امریکا قرار گرفتند. این سازمان از سال ٢٠٠٩ کمپینی چند میلیون دلاری را از پاریس آغاز کرد تا از فهرست سازمانهای تروریستی امریکا خارج شود. وزیر امور خارجه وقت "هیلاری کلینتون" در سال ٢٠١٢ این گروه را از لیست تروریستی خارج کرد، اقدامی که زمینه را برای تخلیەی اردوگاه اشرف بەسوی آلبانی فراهم کرد. دانیل بنیامین (Daniel Benjamin)، هماهنگکننده وقت وزارت امور خارجه برای مقابله با تروریسم و "مدیر مرکز تفاهم بینالمللی دیکی در کالج دارتموث"، به نیوزویک گفت: حذف نام آنها "به اختیار وزیر امور خارجه و بنا بر دغدغههای بشردوستانه انجام شد نه به دلیل تغییر تفکر یا رویە در سازمان مجاهدین خلق. آنها فقط حرف میزنند اما هیچ مدرکی مبنی بر اینکە رفتارشان تغییر کردە باشد وجود ندارد. در مورد میزان حمایت از آنها در داخل ایران ابهام جدی وجود دارد - آنها در ایران هیچ گروه آماری قابلتوجهی از هواداران ندارند."
شورای ملی مقاومت، هرگونه مسئولیت ترور آمریکاییها را با قاطعیت رد میکند. آنها در سال ٢٠٠٢ اطلاعات مرتبط با تأسیسات مخفی غنیسازی اورانیوم در نطنز را فاش کردند و در سال ٢٠١١ با همکاری، تأمین مالی - آموزشی - تسلیحاتی موساد، در ترور نیمی از دانشمندان هستەای نقش اساسی ایفا کردند"
در مورد پشتوانەی مالی این سازمان آمده است:
"مبلغ ١٦ میلیون دلار از محل فروش نفت عراق کە در زمان صدام پیشفروش شدەبود را بە دست آوردند و پس از صدام نیز برخی معتقدند کە عربستان تأمین بودجەی این سازمان را بر عهدە گرفتە است."
در بخش دیگری از گزارش بە تشریح وضعیت و جایگاه سلطنتطلبها و طرفداران رضا پهلوی پرداختە شدەاست:
"رضا پهلوی فرزند شاه مخلوع ایران از ١٧ سالگی ایران را ترک کردە است، او امیدوارانه بە دنبال جلب نظر گروههای مخالف و تشکیل دولت موقت تا برگزاری انتخابات دمکراتیک است. او خود را بهدوراز جاهطلبی و محوری برای گذار بە ایران دموکراتیک معرفی میکند. نیز خود را بهعنوان چهرهای میداند که توانایی گردآوری گروههای دیگر حول محور یک نقشەی مشترک برای تحول سیاسی را داراست. بە گفتەی او فساد دولتی و سوءمدیریت اقتصادی، ایران را بە سمت فروپاشی میبرد و از چند سال پیش فعالیتهایی را میان اندیشکدەهای امریکایی و اپوزیسیون آغاز کردە است. پروژەی ققنوس با گردهم آوردن دانشمندان و صاحبنظران در این راستا بودە است.
منتقدین او بر این باور هستند کە او شخصیتی ناآشنا در سیاست خارجە بودە و فاقد ارادە و کاریزمای کافی است، طرفداران او را پناهجویانی در امریکا و اروپا، و تعداد نامشخصی در داخل ایران تشکیل میدهند و بنا بر سابقەی شونیسم ایرانی در دوران پدرش، مقبولیت زیادی در بین گروەهای اتنیکی ندارد. طرفداران او، فاصلە گرفتن از اقتدارگرایی پدرش را بە عنوان پیششرطی برای رهبری او میدانند. "پاتریک کلاوسن" مدیر تحقیقات موسسە واشنگتن، گفتە است کە او بە دنبال نقشی تشریفاتی مانند ملکە الیزابت است.
اما در بخش سوم گزارش، بە برآورد جایگاه و ارادەی عملی گروههای اتنیکی-آیینی پرداختە شدە است:
"جنگ در حاشیە – در انتظار یک جرقە"
" چندین گروه شبهه نظامی به نمایندگی از گروەهای قومی و مذهبی ستمدیدەی ایران، طرفدار استقرار یک سیستم فدرالی هستند که به مناطق تحت نفوذ آنها استقلال بیشتری میبخشد. باگذشت سالها، این گروهای مخالف، بارها برای ایجاد جبهەای متحد علیه ایران تلاش کرده اند اما کوششهای آنان بنا بر اختلافات تاریخی، در برنامه و یا در انتخاب شخصیتها شکست خورده است.
در میان همەی مخالفان رژیم ایران، کسانی که واقعیترین جنگها را علیه رژیم انجام میدهند، آنهایی هستند کە اقلیتهای قومی و مذهبی کشور را نمایندگی میکنند _کردها و آذریها در شمال غربی(و غرب)، اعراب در جنوب غربی، و بلوچها در جنوب شرقی، همگی خواهان استقلال برای مناطق خود هستند. به گفتەی "نایسان رفعت"، یک متخصص ایرانی در گروه بینالمللی بحران، این گروهها از زمان انقلاب تاکنون حملات مکرر اما در مقیاس کوچک را علیە اهداف دولتی انجام دادهاند. البتە دولت آنها را بهعنوان تروریست یا تحت حمایت رقبای منطقهای به تصویر میکشد.
"عبدالله مهتدی"، رهبر حزب كومەله کردستان ایران، یكی از گروههای پیشرو در میان مخالفان اتنیکی، به نیوزویك گفت آنها این روزها محتاط هستند و آنها میدانند سیستم چقدر شکننده است.
حزب کومله کردستان ایران در چند سال گذشته، برای متحدکردن این گروههای مخالف در پشت ایدەی جایگزینی رژیم آخوندی با یک دولت غیرمتمرکز فدرال تلاش کردە است. "عبداللە مهتدی" دبیرکل حزب کومەله در راستای حقوق گروەهای اتنیکی کشور گفت: "مسلم این است که این رژیم دیر یا زود دچار فروپاشی میشود و ما میخواهیم از احتمال تغییر جغرافیای کشور جلوگیری کنیم."
"عبداللە مهتدی" از دولت ترامپ میخواهد تا برای برنامەریزی در مورد فردای ایران با گروههای مخالف ارتباط برقرار کند. وی هشدار میدهد که بدون چنین آمادهسازیهایی، سقوط رژیم میتواند به تصرف قدرت توسط سپاه پاسداران ایران یا تجزیه کشور و برپا شدن آشوب منجر میشود.
وی میافزاید: "دولت ترامپ رژیم را از لحاظ اقتصادی تحتفشار قرار داده است اما در زمینەی حمایت مخالفان هیچچیز جدی ندیدهام."
درواقع دولت ترامپ تاکنون با هیچیک از گروههای مخالف ایران دیدار نکردە است و تاکنون عمداً از آنها فاصلە گرفتە است. "برایان هوک"، نماینده ویژه گروه اقدام علیە ایران به نیوزویک گفتە است:
"مردم ایران برای آیندەی این کشور تصمیم خواهند گرفت و ما برنده و بازنده را در این مورد انتخاب نمیکنیم."
البته این مسئلە ممکن است دچار تغییراتی شود. دستیاران کاخ سفید میگویند بولتون هنوز در تلاش است رئیسجمهور را متقاعد کند که سیاست صریح تغییر رژیم در ایران را اتخاذ کند و این سبب توجە بیشتر بە گروههای مخالف ایران خواهد شد.
مبارزە علیە رژیم آخوندی ایران، در قالب اعتراضات خیابانی و حملات مسلحانه به مقامات دولتی و تأسیسات، از زمان انقلاب ١٩٧٩ شروعشده است. اما اکنون مسئلە متفاوت است، آنچه جدیدترین اعتراضات سال ٢٠٠٩ ، ٢٠١٧ و ٢٠١٨ را متمایز میکند هم شدت مشکلات اقتصادی ایران و هم عدم تمایل رژیم برای سرکوب شدید تظاهرکنندگان از ترس برانگیختن انقلابی دیگر است."
****
افزون بر این، جنگ بر سر میزان نفوذ یا رقابت بر سر "برحق بودن" نیست؛ آنچە روشن است دستەبندی اپوزیسیون پراکندەی ایران در ٣ طیف جداگانە از سوی تحلیلگران، و نیاز و ضرورت وجود یک آلترناتیو و برنامەی مشخص برای آنها است کە حلقەی مفقودەی تغییر رژیم را بەروشنی نمایان می کند. حال آنکە اتحاد و همکاری این ٣ جریان در کنار هم با سایر گرایشها _با تکیه بر درک متقابل و تفاهم بر روی خواستەهای منطقی و معقول، شامل دمکراسی/ سکولاریسم/ فدرالیسم/ حقوق و فرصتهای برابر_ پتانسیل عظیمی را در خدمت تغییر رژیم قرار خواهد داد کە خواستی مشترک و همگانی در میان اپوزیسیون است.
در یک صورت دیگر، تعامل، همکاری و نزدیکی هرکدام از طیفهای موردنظر با نیروی سوم، امکان شکلگیری الترناتیوی را فراهم میآورد کە اگرچە نارسا است اما ممکن است کە توانایی پایان دادن بە منازعات دەها سالەی داخلی و مناسبات خصمانەی منطقە ای و جهانی را دارا باشد.
*اپوزیسیون ایرانی در حال آمادەشدن برای فروپاشی رژیم هستند. آیا کسی آماده است؟
BY JONATHAN BRODER ON 08/27/19
https://www.newsweek.com/2019/09/06/iran-regime-fall-opposition-groups-mek-1456420.html?fbclid=IwAR1-tZT1K-j0qCAIyRgN-ojWfnpLr94a_U-wiy6tAmY73PnM5tAzkdmZVK8
7975
بار دیده شده
PM:10:39:31/08/2019