گزیده ای از گزارش دبیر کل حزب کومەله کردستان ایران بە" پلنوم دوم کمیتە مرکزی"
پلنوم دوم کومیته مرکزی حزب کومەله منتخب کنگرە، ١٥ شنبه 13 ژانویه
2018 میلادی برگذار شد و به روال کار تعیین شده گزارش رهبری کومەله توسط رفیق "عبدالله
مهتدی" به سمع و نظر حاضران رسید.
رفیق عبدالله مهتدی با تشریح برنامه و کارهای انجام شده مابین پلنوم
یکم و دوم از کنگره پانزدهم و توضیح و تبیین سیاستهای آتی حزب برای دوره پیش روی به برشمردن اوضاع کردستان و ایران پرداخت. ایشان
با اشاره به خیزش اخیر مردم ایران و حرکت گسترده جوانان و زنان در این برهه از
زمان بر علیه ظلم و بیعدالتی و مشکلات بی پایان اقتصادی که بصورت روزافزون بر قشر
زحمتکش و لایه های پایینی اجتماع عرصه را تنگ کرده پرداخت و با بیان اینکه در
تاریخ 39 ساله عمر جمهوری اسلامی بیسابقه بوده و گسترش آن در 70 شهر ایران و
غافلگیر شدن سران حکومت و همچنین نیروهای امنیتی در مقابله با مردم معترض نشان از
بزرگی این خیزش داشت. همچنین با مقایسه کردن این حرکت با حرکتهای پیشین در سالهای
قبل مانند 18 تیر 1378 و یا جنبش سبز در سال 1388 نقطه قوت آنرا در گستردگی و و
سعت جغرافیایی این اعتراضات و در رادیکال بودن شعارها دانستند.
سپس ایشان با توضیح شرایط کنونی اقتصاد ایران گفتند:" بر اساس
آمار رسمی دولتی12% مردم ایران بیکارند اما همزمان مجلس شورای اسلامی با رد این
آمار شمار بیکاران را تا دوبرابر اعلام کرده است."همچنین ضمن اشاره به آمار
اعلام شده از طرف مجله" اکونومیست" که لشکر بیکاران ایران را تا 40% اعلام کرده بود به آن دسته از بیکاران اشاره کرد
که از فارغالتحصیلان دانشگاهها هستند و آنرا مشکلی مزید بر مشکلهای خانواده و
جامعه دانست.
در توضیح چرایی وضعیت اقتصاد ایران به گزارشی از مجله اکونومیست
اشاره کرده که در آن آمار بیکاری 40% تا 60% اعلام کرده و این خود بیانگر واقعیت
اقتصاد امروز ایران است و با مطرح کردن این سوال که چرا وضعیت بدینگونه است؟ چرا
دولت تا این حد در تامین منابع مالی بخشهای مرتبط با مردم اینچنین ناتوان است؟ با
در نظر گرفتن اوضاع و احوال قبل از برجام و فشار اقتصادی وارد شده در اثر حصر
اقتصادی آمریکا و هم پیمانان او بر ایران و ناچار بودن دولت وقت( محمود احمدی
نژاد) به چاپ اسکناسهای بی پشتوانه و به قیمت انباشت پول و نقدینگی ودر عوض پایین
نگاهداشت مصنوعی نرخ تورم بنیاد اقتصاد ایران را تا آستانه نابودی پیش برد ، این
توهم که دوران پسا برجام دوران گشایش اقتصادی خواهد بود هم بعد از گذشت 2 سال
توخالی از آب درآمد و روحانی با اقرار به مشکلات لاینحل ساختاری دولت میگوید:
" گفتیم خصوصی سازی کنیم ولی نتیجه این شد که از دولت بی تفنگ گرفتیم دادیم
دست دولت با تفنگ".در واقع این دولت میراثدار اقتصادی کاملا زیانده و رانتخوار
بوده است که توسط سپاه و بیت رهبری کنترل و اداره میشود که شامل 450 شرکت میشود با
قریب 20 اسکله غیر قانونی و غیر پاسخگو در برابر دولت و معاف از مالیات ،
مسئله بانکهای غیر دولتی که اخیرا اکثرا ورشکست شده اند تمامی بوسیله
نورچشمیها و آقازاده ها تاراج شده و پولهای مردم را به یغما برده اند ،این بانکها
توسط افراد خودی داخل نظام تاسیس شده اند بخش وسیعی از آنان توانایی ادامه حیات
کاری خود نیستند و دولت ناچار شده برای شعله ور نشدن این آتش نارضایتی مردمی بخشی
از بدهیها را تقبل کند. همه این عوامل بانضمام مخارج سنگین سپاه قدس و هزینه
جنگهای نیابتی رژیم در سوریه ، یمن ، لبنان و حماس در فلسطین و کمکهای بیدریغ به
گروههای تروریستی در اقصا نقاط جهان روی هم رفته سببی بجا برای خالی بودن خزانه
دولت ایران شده است. تمام این کارهای رژیم
برای اثبات وجود امپراتوری شیعه در منطقه و تقویت هژمونی اسلامی میباشد.
ایشان همچنین گفتند:" امید "روحانی" به سازش اتمی و
برجام راه بجایی نبرد چون مشکل اصلی در بیرون از کشور نبود بلکه معضل اصلی در درون
خود ساختار حکومت قرار دارد . با اجرای برجام 100 میلیارد دلار به ایران برگشت اما
بااین حال تغییر چشمگیری حاصل نشد و به اقرار خود روحانی ایران به دلیل ویرانی
بنیادی اقتصاد سالانه احتیاج به 50 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی دارد تا
بتواند نسبت بیکاری و اشتغالزایی را کنترل کند. با به روی کار آمدن دولت ترامپ
روزهای خوش برای ایران و برجام رو به تاریکیست و با مطرح شدن مسائل جدید از سوی
آمریکا مانند موشکهای بالستیک وخطر آن برای اروپا و اسراییل و همچنین ماجراجوییهای
ایران در منطقه و دخالتهای روزافزون در کشورهای همجوار و منطقه سبب دشوار شدن
روابط ایران و دنیای غرب شده است.
در چگونگی ایجاد وضعیت کنونی تنها عوامل برشمرده شده بالا مانند
"مالباختگان بانکهای خصوصی ، کارگران ، بازنشستگان ... بودجه سال 1397 توجه افکار عمومی را بخود جلب
کرد . در تاریخ 39 ساله حکومت اسلامی هیچگاه تا این حد توجه افکار عمومی را تحت تاثیر قرار نداده. خیلیها این بودجه را نئولیبرالانه
برشمرده ند و این به این معناست که صرفه جویی بسیاری در آن لحاظ شده و هزینه ها و
مخارج دولتی هم کم شده در مقابل بهبود اقتصادی را به سرمایه گذاری بخش خصوصی گره
بزند.شاید معایب نئولیبرالیزم اقتصادی در این بودجه بیشتر و خبری ازمحاسن آن نیست.
در حقیقت این یک بودجه رانتخوارانه و مشکل اصلی آن همین است. مشکلات این بودجه کم
نیستند مانند : کم شدن بودجه آموزش و پرورش . اموزش عالی، بودجه عمرانی و ... در
مقابل بودجه سپاه پاسداران 42% اضافه شده ، بودجه حوزه علمیه به تنهاییی به
اندازه وزارتخانه کشاورزی ، کار و رفاه
اچتماعی ، معدن و راه و شهرسازی برابری
میکند.
در رابطه بااعتراظات اخیر و سابقه این نوع از حرکتها باید گفت جنبش سال 88 بند ناف اصلی را میشد به اصلاحطلبان
مرتبط دانست اگرچه زیاد طول نکشید که از کنترل آنها خارج شد و شعارها تغییر پیدا
کرد و زیاد به میل و مذاق اصلاحطلبها خوش نیامد ولی این بار اصلاحات و اصلاحطلبها
نه اینکه هیچ نقشی در این خیزش نداشتند بلکه آشکارا مردم با شعار " اصلاح طلب
اصولگرا دیگە تمومە ماجرا" مسیر خود و مرامنامه خود را بروشنی اعلام کردند.
اصلاحطلبها از ترس سقوط رژیم تمام قد حمایت خود را از رژیم و مخالفت با جنبش مردمی
را اعلام کردند و سران هردو جهت درون نظام در یک سنگر در مقابل مردم ایستادند.
این حرکت مردمی چند نکته را نشان داد و آن درستی گفته های ما در
تاکید بر نقش مشکلات اقتصادی و سختی معیشت مردم و تاثیر آن بر حیات جمهوری اسلامی بود که ما به آن اشاره کرده بودیم که به
زودی شورش گرسنگان روی خواهد داد که روی داد .دیگر بحث مورد اشاره ما فعالیتهای مدنی
مردم و فعالین ایرانی و کردستانی بود که در این اعتراضات میزان کارایی و تاثیر
آنرا مشاهده کردیم و این برپاخاستن حرکت واقعی و با جوش و خروش جامع مردمی بود،
این است راه درست برای مردم ایران و کردستان.
روشن شد آن سیاست که ما سالهاست پیروی می کنیم درست و بجا بود که
اسرار میکردیم " کرد باید در درون خود متحد و همچنین با اپوزوسیون ایرانی و
حرکتهای دموکراسی طلبانه ایرانی در ارتباط نزدیک باشد تا در
مقابل حکومت اسلامی در یک جبهه همکار باشند، خیلیها با چشم تردید به این سیاست ما
مینگریستند و اثبات شد برای روبرو شدن با این رژیم خودکامه همه باید با هم متحد
باشند. من همیشه با تاکید گفته ام "هیچ کس بمانند کرد از بودن و ماندن جمهوری
اسلامی متضرر نخواهد بود و همچنان هیچ کس باندازه کرد از نابودی رژیم اسلامی منتفع
نخواهد شد" اگر این اصل را قبول داشته باشیم و آن را سر لوحه کاری خودمان
قرار دهیم باید در راستای رسیدن به هدف که آنهم نابودی جمهوری اسلامی است با
نیروهای مبارز ایرانی همکاری کنیم و این برای همه سرنوشت ساز خواهد بود.
این متن برگردان سخنرانی رفیق عبداللە مهتدی دبیرکل حزب کومەلە
کردستان ایران می باشد.
11428
بار دیده شده
AM:12:19:11/02/2018